تنها تو این اتاقم
جز خاطره چی دارم
تو خواب وبیداری
اسم تو رو می آرم
تو با منی یارم
هرجاکه پا می ذارم
یادم می آد که هر شب
سر روشونم می ذاشتی
می گفتی تا این حد کسی رو دوست نداشتی
لیلا چرا رفتی غم تو دلم گذاشتی
چشم حسود به دنیا
منو تو رو نظر کرد
غم بی خبراومد
به خونه ما سر زد
تو رفتی با تو
شادی از اینجا پر زد
دیشب دوباره
اوین نامه ات و خودم
با چشم گریون
دروغاتو سوزوندم