دلم را هيچکس باور نداشت / هيچکس کاري به کار من نداشت
بنويسيد بعد مرگم روي سنگ / با خطوطي نرم و زيبا و قشنگ
او که خوابيده است در اين گور / بودنش را هيچکس باور نکرد
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
|