
07-22-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
همه غمگینند امشب.
چرا؟
وقتی یکی از من می پرسه خدا کجاست، من چی باید بهش بگم؟
من که نمیدونم تو کجایی.
خدا؟
تو خوبی؟
کجایی؟
جدا" می پرسما..نیستی انگار.
من پروانه ها و قاصدکها را یکجا گم کردم..یکجا.
شوخی نمیکنم..
نخند به من.
من هنوز روز امتحان یادم هست.
هر روز که نمیشه امتحان داد تا تو را دید
انقدر ایراد چشمهای من را به رخم نکش
من همین ها را دارم برای دیدن
از سرزمین ما قهر کردی؟
قاصدکهای مرا کجا بردی بی خبر؟
پرهای کفترهای همسایه هم دیگه اینجا نمیاد که من خودمو بزنم به اون راه و بگم فرشته از اینجا پر زده.
واقعا که خیلی خسیس شدی.
حالا ما یه چیزی گفتیم تو باید انقدر دلنازک باشی؟
تو که انقدر دلنازک بودی آدم آفریدنت چی بود؟!
آدمها که آدم نیستند این روزها..تو هم که نباشی نور علی نور
نکن.
نکن با ما.
گناه داریم ها!
خسته شدم انقدر گفتم امتحان حکمت قسمت
دیگه کم کم داره شعاری میشه
داره کمرنگ و بی معنا میشه
داره احمقانه جلوه میکنه
حواست هست چی میگم؟
حواست هست به من؟
من نگران آدمهام..نگران دوستام..نگران خانواده م..نگران خیلی ها
هر چی دقیق تر نگاه میکنم خوشی ها کمرنگ ترند.
تو اما انگار اصلا" حواست نیست این پایین چه خبره.
ریز میبینی ما رو!
نمی بینی ما رو!
لابد چشات ضعیف شده
یا اصلا" دیگه حوصله آدمهای تکراری و حرفها و خواسته های تکراری را نداری
دم ِ عیدی عجب بساطی شده
اونجوری نگاه نکن..فکر کردی من کی ام؟
فکر کردی میگم دمت گرم که دست دادی..پا دادی..عقل دادی(دادی؟!)
من با اینا بزرگ شدم حالا هی تصور کنم اگه نداشتم.. اگه نداشتم..
خب داشتم..دارم..
ول کن اینا را
با ما باش..
حواست به قاصدک ها هم باشه..ولش بده بیاد اینور.
1: حالا همه شو به من ندادی هم ندادی..یکی دوتاشو بده به این رفیقمون..لازم داره.
2: دیگه سفارش نکنما
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|