موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #95  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مثل معجزه

از پا بیفتم تا ترانه بشکفه
دل باید خون بشه تا یه عاشقانه بشکفه
بین این همه تبرزن دوباره قد می کشم
تا تو هرزخم تبر صد تا جوانه بشکفه
نازنین !‌ بدون تو دنیارو باور ندارن
با تو از رمز طلسم قصه سردرمیارم
لحظه ی سقوط من دست تو مثل معجزه س
شب می ترسه از خودش وقتی می گم : دوست دارم
ابروهات کمون آرش تو چشات هزارتا خورشید
من و دلواپسیام رو تنها چشمای تو فهمید
واسه پیدا کردنت از پل گریه رد شدم
لهجه ی روزای خکستری رو بلد شدم
بی تو هر جا که می رم سایه ها آفتابی میشن
من مثه رودخونه ها اسیر دست سد شدم
نازنین !‌ هر جا باشی قصه نویس تو منم
با عقیق چشم تو طلسم دیو رو می شکنم
یگو چن تا غزل پای تو قربونی کنم ؟
برای طلوع تو چن تا شب خط بزنم ؟
ابروهات کمون آرش تو چشات هزار تا خورشید
من دلواپسیام رو تنها چشمای تو فهمید
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید