روشنک سیاپوش
روشنک سیاپوش ! همدم ناشناسم
از این شب هیولا با تو نمی هراسم
روشنک سیاپوش ! با تو همیشه نابم
با تو به من شبیهم این من بی نقابم
روشنک سیاپوش ! شهرزاد قصهسازم
بی تو چه بی پناهم ‚ با تو چه بی نیازم
روشنک سیاپوش ! ای غزل معما
چن تا ستاره کم بود تو شام آخر ما ؟
آخرین شب ! آخرین تب ! آخرین خنده ی بی لب
آخرین هق هق کوتاه ! آخرین جام لبالب
آخرین شمع ضیافت ! لحظه های بی شکایت
خواب بی بختک آخر ‚ زنگ ناباور ساعت
روشنک سیاپوش ! بی تو دووم ندارم
ببین که بی حضورت خورشید رو کم میارم
روشنک سیاپوش ! نرو به سمت دریا
هنوز ترانه داریم برای فتح رویا
روشنک سیاپوش ! خاتون تیره بختم
تو این کویر تب دار ‚ من آخرین درختم
دست غزل به همراهت روشنک سیاپوش
حسرت ممتدم شد ‚ عطر نجیب آغوش
پک طولانی سیگار ! حلقه ی معلق دار
آخرین قرص مسکن ! لحظه ی ریزش آوار
دشنه ی مقدر درد ! بغض بی وقفه یک مرد
پله پله تا مصیبت ! بوسه بر پیشانی سرد
|