موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #117  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اسم تو جرمه


غول قشنگ واژه ها ! پلکای آبیت رو کی بست ؟
سنگ کدوم سایه نشین ‚ شیشه ی عمرت رو شکست ؟
از کی بپرسم اسم او قاتل سرسپرده رو
وقتی نشسته رو به روم این شب تیر کمون به دست
اما تو زنده یی عزیز !‌ تو هر صدا تو هر نفس
تو دل هر کبوتری ‚ وقت شکستن قفس
پنجره های بسته مون وا میشه با ترانه ها
برای بیداری ما یه شعر کوتاه تو بس
رفتن تو اومدنه به شهر جاودانگی
رمز طلوع تازه یی ‚ تو این ظلام خانگی
اسم تو جرمه نازنین ! تو این شبای خط خطی
صدای تو یهحادثه س یه اتفاق قیمتی
شب داره پوس می ندازه باز ‚ اما ما گول نمی خوریم
هنوز دارن زار می زنن او پریای پاپتی
برای خندشون سایه م رو آتیش می زنم
این قرق با مشعل سرخ ترانه می شکنم
عکس تو رو قاب می گیرم رو آسمون قصه مون
به شب بگو از این به بعد یاغی بی حیا منم
رفتن تو اومدنه به شهر جاودانگی
رمز طلوع تازه یی تو این ظلام خانگی
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید