نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 08-16-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض روایتی واقعی از وضعیت فوتبال ایران

باک فوتبال ما پر از آب است!

آیا همه استعداد فوتبال ما همین چند تا بازیکن ژل به مو و سروکله‌های لایت کرده است؟‌ پس عقبه ما کو؟‌ بکن باوئر ما، میشل پلاتینی ما، پله ما، مارادونای ما و.... کو؟‌ کجا هستند آنهایی که باید بروند و برای ما در محافل جهانی امتیازهای میزبانی و جایگاه‌های مدیریتی بگیرند؟

شبکه ایران - این چند سطر به شیوه سقراطی فقط می‌خواهد سوال مطرح کند؛ جوابش را هم از تماشاگران فهیم یا نیمه فهیم و تماشاگرنماها نمی‌خواهد. قصد نظریه پردازی هم ندارد؛ به قول حضرت حافظ نمی‌خواهد از کوچه رندان به سلامت بگذرد که مبادا دامن اش آلوده شود. نمی‌خواهد خود را مبرا جلوه دهد و دیگران را مقصر چرا که دراین فوتبال کثیف یا فاسد یا منشوری و یا دلال مآب، اگر اشکالی هست- که خیلی هم هست- همه مقصرند. فقط مقدارش به نسبت جایگاه‌ها تفاوت می‌کند.

درعالم پزشکی برای تشخیص یک بیماری چند راه هست که یکی از آنها «مشاهدات بالینی» است؛ در طب سنتی هم یکی از راه‌های مهم، نگاه کردن به چشم مریض است که به پزشک یا همان حکیم نشان می‌دهد که با چه نوع مرضی روبرو است.

و اما حکایت مریض منظور یا همان «فوتبال سابق» که انتظار داشتیم ما را به آفریقای جنوبی ببرد؛ عده‌ای می‌گویند فوتبال ما فاسد شده است. گروه دیگری دم ازمنشوری‌ها می‌زنند. اما برای رسیدن به اصل ماجرا کسی به چشم‌های این فوتبال نگاه نمی‌کند. به مشاهدات بالینی‌اش کاری ندارد. راستی چشم فوتبال ما کجاست؟ کیست؟ مگرغیر از این است که چکیده‌های فوتبال هر کشوری به‌منزله چشم فوتبالشان است؟ مگر غیر از این است که برای مشاهدات بالینی باید به سراغ لیگ رفت و شرح حالش را هم ازمربیانش و همینطور از مدیران باشگاه‌هایش گرفت؟ اگر همینطور است که هست،‌ برویم به سراغ یکی ازهمان چکیده‌ها؛‌ محمد مایلی کهن و یکی دیگر از بزرگانش که اتفاقا خیلی هم بزرگ است؛ یکی در قد و قواره جهانی و به‌حق افتخار جهانی ما و فوتبالمان؛ علی دایی.

این دو اسم و اسم‌های دیگری که در فوتبال ما کم نیستند، ‌این روزها مشغول چه کاری هستند؟‌ سری به سایت‌های خبری بزنیم تا ببینیم ما (رسانه‌ها) از بزرگانمان درباره چه چیزهایی خبر می‌گیریم و آنها درباره چه چیزهایی حرف می‌زنند؟

آیا حکایت دایی و مایلی کهن را فقط باید به حساب یک اختلاف و تفاوت سلیقه دو مربی گذاشت یا مصداق بارزی از ضرب الامثل «‌هرچه بگندد نمکش می‌زنند...». چرا اینطور شده، ‌کار از کجا گره خورد؟‌ آیا به جزاین است که به قول حضرت سعدی «بنای ظلم در ابتدا اندکی بود، هرکه برآن مزیدی کرد تا بدین پایه رسید؟»

آیا می‌شود این اتول قراضه فوتبال ما را مثل فیلم‌هایی‌که به صورت اسلوموشن عقب می‌برند، هل داد وعقب عقب برد تا به جایی که اول مرتبه گیرکرده بود، رسید؟ بعد فیلم را مجددا تماشا کرد که ببینیم کی بود که چوب لای چرخ گذاشت و هل داد؟ کی بود که با دست‌های آلوده اتول ما را لمس کرد؟ کی بود که داخل باک بنزین‌اش آب قاطی کرد؟ ‌کی بود که خودش را مکانیک جا زد بدون اینکه تفاوت دوغ ودوشاب را بداند؟

چرا درآن طرف آب از یکی مثل مارادونا که توی چنگ کوکائین هم گیر می‌افتد، مربی تیم ملی بیرون می‌کشند و به پاس گل‌های حیثیتی‌اش در بحبوحه جنگ فالکلند (‌جزایرمالویناس) ‌به انگلیس، حتی شکست‌اش را در جام جهانی هم نادیده می‌گیرند. به استقبال تیم‌اش می‌روند و بعد هم با احترام کنارش می‌گذارند. با شخصیت‌اش بازی نمی‌کنند. به زن و بچه‌اش کاری ندارند. برادرش را در ورزشگاه هو نمی‌کنند. چرا؟ آیا آنها ملتی برتر از ما و فرهنگی‌تر از ما و با سابقه دیرینه در تاریخ هستند؟ یا ... ما عرضه حفظ یک «‌دایی» را هم نداریم؟ طاقت چهار کلمه حرف از مایلی‌کهن را هم نداریم؟‌ اصلا مهم‌تر از همه اینها بلد نیستیم دایی و مایلی‌کهن و بقیه را هم ... برای فوتبالمان حفظ کنیم؟ به حرف‌های این روزهای دایی و مایلی کهن خوب گوش کنیم؛ ‌شبیه همان حرف‌هایی نیست که درسال‌های نه چندان دور، ‌یعنی حدود 10 سال قبل از دهان علی پروین درمی آمد؟‌ آیا قرار است بزرگان فوتبال ما همین‌طور به دلیل مدیریت نشدن و مشاوره ندادن یاگوش دادن به حرف مشاوران کم سواد (همان دلالان) به گوشه خانه‌ها راهنمایی شوند؟

آیا همه استعداد فوتبال ما همین چند تا بازیکن ژل به مو و سروکله‌های لایت کرده است؟‌ پس عقبه ما کو؟‌ بکن باوئر ما، میشل پلاتینی ما، پله ما، مارادونای ما و.... کو؟‌ کجا هستند آنهایی که باید بروند و برای ما در محافل جهانی امتیازهای میزبانی و جایگاه‌های مدیریتی بگیرند؟

کی قرار است بفهمیم که مهم‌تر از دعوای تلویزیونی دایی‌ها و مایلی کهن‌ها، فهمیدن دلایل گرفتاری بزرگان ما دراین گرداب‌ها است و مهم‌تر از آن، سکوت مدیران ارشد ما و باز شدن زبان کمیته انضباطی است! که آیا هنوز هم دایی و مایلی کهن و نظیر آنها را باید ازکمیته انضباطی ترساند؟‌ کجای کارگیردارد؟ آیا کسی نمی‌خواهد یک بارهم که شده به چشم این مریض نگاه کند؟

منبع:شبكه ايران
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید