موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #140  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ساعت تحویل شب

آتیش به جونم زدن این دریچه های نیمه باز
خسته ام از ضجه ی این زنجره ی روده دراز
تکی حضور نقطه چین ؟ تا کی جوون مرگی ساز ؟
ای ! بوتیمار در به در !‌ خونه ت رو دریا نساز
حلب آباد هنوزم آباده
هنوزم هستی ما بر باده
بطری جادو شکست اول شب
دیو قصه ها بازم آزاده
دوباره رو سینه ی سرو ‚ زخم بد خط و نشون
دوباره قحطی نفس ‚ دوباره روزنامه کشون
آبتنی کبوترا ‚ تو حوض سرخ خون شون
مرد سپیده یک نفر ‚ دیو سیاه قشون ‚ قشون
حلب آباد هنوزم آباده
هنوزم هستی ما بر باده
بطری جادو شکست اول شب
دیو قصه ها بازم آزاده
ساعت تحویل شبه !وقت چراغونی روز
فتیله های شعله ور ‚ جرقه های سایه سوز
وقت طلوع روشنی ‚ از ته قصه تا هنوز
برای بانی غزل ‚ یه جامه ی تازه بدوز
حلب آباد هنوزم آباده
هنوزم هستی ما بر باده
بطری جادو شکست اول شب
دیو قصه ها بازم آزاده
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید