رزیتا 2 گیان ارا شمالی قصه کی
نوشتم حالت خوبه
منم دوستان زیادی کرد و شمال و جاهای دیگه دارم کمی هردو را میفهمم
ارادتمند تمام ایرانیهای عزیز از هر فرهنگ و زبان
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
|