موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #169  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

صبحانه ی نور

سایه ‚ به سر سپردگان ‚ هدیه ‚ نقاب می دهد
جامه ی این شب زدگان ‚ عطر گلاب می دهد
چه سایه گاه سکنی ! دختر خورشید کجاست ؟
پرسش ساده ی مرا ‚ دشنه جواب می دهد
عزیز سر داده به دار ! در این حصار بی مدار
خیال تو به شعر من ‚ واژه ی ناب می دهد
ساعت خواب رفته را ‚تو زنده کن!‌ بیا ! بیا
که بودنت به عقربه حس شتاب می دهد
داغ گلوله را ببین بر تن نازنین ترین
ببین که رقص مرگ را چه پیچ و تاب می دهد
ببار بر کویر من ! بر این عطش زار سخن
نهال تشنه ی مرا ‚ اشک تو آب می دهد
ای از سپیده آمده ! در این حراج عربده
خلوت تو به چشم من ‚ فرصت خواب می دهد
همنفس ترانه شو !‌ شعله بکش ! زبانه شو
عزیز دل !‌ سکوت تو مرا عذاب می دهد
بگو که با منی هنوز ‚ در این شب ستاره سوز
که بی تو صبحانه ی نور ‚ طعم سراب می دهد
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید