
08-19-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
میگن اونکه یه روزی می خواد بیاد، جنسش ازآبی آسموناس
تک سوار جاده های بارونه،هدیه اش یک سبد از ستاره هاس
عطر شکوفه های سیب با نفسش جاری می شه
همه حرفای قشنگ از رو لباش پر می کشه
میاد اون روزی که دنیا خالی از عشق وصفا شه
واسه همدردی با ما حتی گریه بی وفا شه
میاد وقتی که پرنده، تو قفس تنها بمیره
ماهی تو ساحلُ موجی تو دستاش نگیره
گفته میام تا آدما از غصه ها رها بشن
تا دیگه شقایقا اسیر دست باد نشن
می خواد بیاد تا قلبای پاکُ هدایت بکنه
که شب از دنیا بره، خورشیدُ حاکم بکنه
اون میاد، تو دست اون دست مسیح مریمه
اونکه حرفاش مثه فانوس روشنای راهمه
نگاه من تا اون موقع به جاده ی آسمونه
غروب جمعه که می شه، مهمونه چشمام بارونه
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|