نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 08-19-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

فردا روز توست
روز شنيدن بوي نرگس
روز ديدن خال گونه ات
روز انتظار
روز تقديم اشکها بر زير پايت
روز شکستن ديوار دوري هفت روز
مرا درياب
مي داني چه هستم
مي داني چه بايد باشم
مي داني چه مي خواهم باشم
دستم را بلند کرده از تو مدد مي خواهم
تا يک دل آرام را ,
تا آرزوي بازگشتت را ,
تا اميد به انتظارت را
از تو طلب کنم
مي خواهم بدانم
چگونه دلم را به دست افکار تو ,
اشکم را در دامان تو ,
سوز عشق را براي تو داشته باشم
ديگر نمي گويم کاش ميشد
ميگويم از تو مي خواهم که خانه اي را که در بن بست سکوت ساخته ام ويران سازي
ميگويم از تو مي خواهم که عشق به خودت را همچون داغي آتش در سينه ام نگاه داري
ميگويم از تو مي خواهم که اشک هايم را در جويبار انتظارت بريزم
با او حرف زدم
صدايم را از ميان انبوه درد هاي عاشقانش شنيد
من مي سوزم
جوابش را نمي شنوم
دفتر افکارم سفيد است
اما
او برايم نوشته است
با رنگ سفيد
مي خواهد من خود بيابم
مي دانم نوشته است که فرياد سکوتش بلند است
آري
بايد بشنوم
مي دانم که سبکي هواي درونم از گرد و غبار قدمهايش بر روي ذهن پريشانم است
مي دانم که آرامش درياي قلبم از آرامش آبيه نگاهش است
منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش مي مانم
با عشق به او ,
با مدد از او
و با توکل از خداي او
يا حق
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید