
08-30-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جای پا
خوابی دیدم
خواب دیدم در ساحل با خدا قدم می زدم بر پهنه اسمان صحنه هایی از زندگی ام برق زد در هر صحنه دو جفت پا روی شن دیدام یکی متعلق به من یکی متعلق به خدا وقتی اخرین صحنه در مقابلم برق زد به پشت سر و جای پاها ی روی شن نگاه کردم متوجه شدم که چندین بار در طول مسیر زندگی ام فقط یک جفت پا روی شن بوده است. همچنین متوجه شدم که این در سخترین و غمگین ترین دوران زندگی ام بوده است این واقعا برایم ناراحت کننده بود و درباره اش از خدا سوال کردم : خدایا ، تو گفتی اگر دنبال تو بیایم ، در تمام راه با من خواهی بود ولی دیدام که در سخت ترین دوران زندگی ام ، فقط یک جفت پا وجود داشت نمی فهمم چرا هنگامی که بیش از هر وقت دیگر به تو نیاز داشتم مرا تنها گذاشتی ؟! خدا پاسخ داد : بنده بسیار عزیزم ، من در کنارت هستم و هرگز تنهایت نخواهم گذاشت اگر در ازمون ها و رنج ها فقط یک جفت جای پا دیدی زمانی بود که : تورا در اغوش حمل می کردم .
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|