[امیر عباس انصاری]

مي‌زني پُستـي به نامِ ما رقـم:
«شاعـري گم‌نام امّا محتـرم!»
تا اميرعبّاس انصاري و عشــق
باشد و يك پنجِ وارونه، چه غم!

با تمامِ ايهام‌هاي موجود در مصراع‌هاي سوم و چهارم
تقديم به دوست و برادرِ نديده‌ام، آقا امير عزيز
به پاسِ محبّت‌هاي بي‌تكلّفش كه مرا نيز به سرودني بي‌تكلّف برانگيخت.
پنجِ وارونه‌ي انبوهِ اميرانديشگان اين ديار آباد!
و لحظه‌لحظه‌ي دلْ‌تنگي‌هايشان حتّي، شاد!
علي بداغي

به این بهانه ( نقل قول پست جناب بداغی ) و در کمال شرمندگی و البته شرمساری

بنده حقیر از جناب علی بداغی شاعر بزرگ و مهربان و خونگرم و بسیار توانای سرزمین و میهن عزیزم ایران زمینو بابت اینهمه لطف و محبت و عظمت و مهر و دوستی بی ریایشان، نهایت تشکر و قدردانی و ابراز محبت و اظهار خاکساری را دارم.فی الواقع گاهی تشکر کردن و سپاس گفتن هم برای آدمی سخت است و زبان و قلم و متن و نگارش و واژه و کلمه به مغز و چشم و دست نمی آید که نمی آید و شرمندگی بر آدمی می ماند.

جناب بداغی بابت اینکه به این فروم آمدین بینهایت متشکریم
بابت اینکه ما را تشویق کردین و همیشه نظر لطف و محبت خود را به ما ابراز داشتین نیز متشکریم
و بابت این لطف و محبت شما که من همه دوستان و طرفداران شما را که به این فروم و تاپیک خودتان می آیند بازهم و بازهم متشکریم.

فقط خداکند که ما همیشه توان ویارای همراهی و دوستی بی ریا و خالصانه با استادی عالی مقام و شاعری توانمند چون شما عزیز گرانمایه را داشته باشیم.

در نهایت تشکر و امتنان

ارادتمند... یکی از اعضای فروم پی سی سیتی ... امیر عباس انصاری ... شاگرد استادی محترم چون شما.