زندگی و مرگ...!
زندگي: من فرصتی مغتنم برای بودنم
تو اژدهايی مترصد بلعيدن
مرگ: من آغازی به آرامش ابديم
تو آغازی به آلام دنيوی
زندگی: من خالق يک لحظه شيرين عاشقانه ام
تو جابری که دريغ از اين لحظه نداری
مرگ: تو تحميل ناخواسته ی گريبانگير بشريتی
من منتخب آنها براي رهايی از تو
زندگی: تو فاجعه انفصال عاشق و معشوقی
من فرصت دوباره باهم بودنشان
مرگ: تو بار سنگين اجباری برای زجر کشيدن
من جرثومه ای براي گريز از اين وادی
زندگی: تو اشک مادر داغديده ای
من اشک شوق ديدار فرزند مفقود الاثر
مرگ: تو تولد کودک نامشروع دو بی خانمانی
من گريزی براي رهايی از اين مخمصه
زندگی: من لبخند زيبای يک نو مادرم
تو خلوت تنهايی يک زوج عاشق
مرگ: من پايان ناله های يک پيرمرد زمينگيرم
تو اصراری زجرآلود به بودن او
زندگی: من مصور يک بوسه ی شيرين عاشقانه ام
تو قطره اشک يک عاشق در هجران معشوق
مرگ: تو چشم نظاره گر شکنجه های يک شکنجه گری
من تير خلاصی از اين عذاب
زندگی: من عفو يک پدر داغديده ام
تو سنگسار يک زن به جرم عاشق بودن
مرگ: من خط بطلان به وجود پس از مرگ معشوقم
تو جزای جرم زندگی بدون او
زندگی: من نگاه نوازشگر يک پريزاده ام
تو خلوت سرد تنهايی
مرگ: من فرصت گرم انتقامم
تو انتظار بيهوده يک مادر ناباور
زندگی: من نقطه اوج عروج يک انسانم
تو نزول او به پست ترين جای ممکن !
مرگ: ……………………………….!!!
زندگي را پاس داريم بهتر است
به نظر تو ؟! زندگی یا مرگ؟؟؟
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
|