موضوع: معرفی فیلم
نمایش پست تنها
  #55  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

قهرمان - The Champ





سال تولید : ۱۹۷۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دایسن لاول
کارگردان : فرانکو زفیرلی.
فیلمنامه‌نویس : والتر نیومن، برمبنای فیلم‌نامه‌ای نوشته لنرد پراسکینز و داستانی نوشته فرانسس ماریون.
فیلمبردار : فرد کوئن‌کمپ.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیو گروسین.
هنرپیشگان : جان وویت، فی داناوی، ریکی شرودر، جک واردن، آرتور هیل، استرادر مارتین، جون بلوندل، مری جو کتلت، الیشا کوک جونیر، آلن میلر، جو تورناتوره، شرلی کُنگ جف بلوم.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۱ دقیقه.


«بیلی فلین» (وویت)، قهرمان سابق بوکس، زندگی خود و پسرش، «تی.جی.» (شرودر) را با کار در اصطبلی در فلوریدا تأمین می‌کند. «تی. جی.» که از پدرش بتی ساخته، در آرزوی روزی است که «بیلی» بتواند نوش‌خواری و قمار را کنار بگذارد و به رینگ‌برگردد. در یک دور قمار، او پول لازم را برای خرید یک اسب برای «تی‌.جی.» می‌برد و وقتی اسب‌ او در مسابقه برنده می‌شود، «تی. جی.» مادرش، «آنی» (داناوی) را می‌بیند که دوباره ازدواج کرده و اکنون یک طراح مُد موفق و پول‌دار است. «بیلی» که از حضور مجدد همسرش ناراحت است، دوباره سراغ قمار می‌رود و این‌بار همه چیز، حتی اسب «تی. جی.» را هم می‌بازد. او در اوج عصبانیت، طلبکارهایش را کتک می‌زند و به زندان می‌افتد و «تی.جی» را مجبور می‌کند که برود و با «آنی» زندگی کند. پس از آزادی از زندان، دوباره «تی. جی» را می‌بیند و این بار تصمیم می‌گیرد بازگشت موفقیت‌آمیزی به رینگ داشته باشد؛ پس با کمک «جکی» (واردن)، مدیر برنامه‌های سابقش تمرین‌هایش را آغاز می‌کند. در رینگ، او سخت در برابر حریف جوان‌ترش مبارزه می‌کند و پیروز می‌شود، ولی فشار این مسابقه بیش از حد بوده و «بیلی» در اتاق رختکن می‌میرد. حالا «تی. جیِ.» اندوهگین متوجه می‌شود که به مادرش تعلق دارد.
نسخه زفیرلی از داستان اشک‌انگیز ماریون - که بیش از این نیز در سال‌های 1931 (با همین نام به کارگردانی کینگ ویدور) و 1953 (با نام دلقک، به کارگردانی رابرت لنرد و همکاری رداسکلتن) به فیلم درآمده است - به لطف حضور وویت و داناوی هنوز دیدنی است؛ به شرط آنکه تماشاگر طاقت گریه‌های تمام نشدنی شرودر را در نقش پسرک چشم آبیِ باهوش و احساساتی داشته باشد. ظاهراً زفیرلی به نسخه عالی ویدور چیزی نیفزوده است. جز چهل دقیقه کسالت‌بار.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید