موضوع: معرفی فیلم
نمایش پست تنها
  #59  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ماکس آبی - The Blue Max





سال تولید : ۱۹۶۶
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : فاکس قرن بیستم
کارگردان : جان گیلرمین
فیلمنامه‌نویس : دیوید پوسال، جک سدان و جرالد هنلی، برمبنای رمانی نوشته جک د. هانتر.
فیلمبردار : داگلاس اسلوکوم
آهنگساز(موسیقی متن) : جری گلداسمیت.
هنرپیشگان : جرج پپارد، جیمز میسن، اورسولا آندرسن، جرمی کمپ، کارل میکائیل فوگلر و آنتوندیفرینگ.
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۵ دقیقه.


آلمان، سال ۱۹۱۸. "برونو استاکل" (پپارد) که تازه دوره خلبانی را تماک کرده، آرزوی دریافت نشان "ماکس آبی" ـ بالاترین نشان افتخار خلبانان جنگی ـ را در سر می‌پروراند. جاه‌طلبی او باعث کناره‌گیری هم‌قطارانش می‌شود، هرچند که "ویلی فون کلوگرمان" (کمپ) شهامت و توانائی او را تحسین می‌کند. در نخستین مأموریت‌شان "کلوگرمان" برای بیستمین‌بار یک هواپیمای دشمن را سرنگون می‌کند و شایستگی "ماکس آبی" را به دست می‌آورد، اما "شکار" "برونو" تأئید نمی‌شود. "برونو"ی خشمگین در مأموریت بعدی هواپیمای انگلیسی ـ را ـ برخفال اصول جوانمردی خلبانی ـ برفراز آشیانه‌اش هدف قرار می‌دهد و انزجار فرمانده‌اش را برمی‌انگیزد، با خلبانی ـ برفراز آشیانه‌اش هدف قرار می‌دهد و انزجار فرمانده‌اش را برمی‌انگیزد، با این‌همه وقتی "کنت فون کلوگرمان" (میسون) برای اهدای نشان افتخار برادرزاده‌اش می‌آید، "برونو" را جوانی خوش‌آتیه می‌بیند. "برونو" با همسر کنت (آندرس) رابطه‌ای عاطفی برقرار می‌کند و برتری‌اش بر "ویلی کلوگرمان" را در عملیاتی آکروباتی ـ که به مرگ "گلوگرمان" می‌انجامد ـ ثابت می‌کند. همسر کنت از "برونو" می‌خواهد که با هم به سوئیس فرار کنند ولی او نمی‌پذیرد و همسر کنت هم به انتقام، ادعاهای دروغ او را درباره تعداد "شکارهایش" برای کنت فاش می‌کند. کنت که می‌داند هواپیمای عملیات نمایشی بعدی معیوب است، می‌گذارد تا "برونو" سوارش شود...
٭ در دو ساعت و نیم طول زمانی فیلم ماکس آبی، شمار صحنه‌های بد بسیار بیشتر از صحنه‌های خوب است، معلوم است که زحمت زیادی برای استفاده از لوکیشن‌های واقعی صرف شده است و جدال‌های هوائی هیجان‌آور هستند (اگرچه نماهای درشت استودیوئی قدری مزاحم هستند). کارگردان به جای استفاده هرچه بیشتر از کار دوربین جالب اسلوکوم وقت زیادی را به گپ‌های خسته کننده در صحنه‌های داخلی میان شخصیت‌های عمدتاً نامطبوع اختصاص می‌دهد. طراحی و ساخت هواپیماها چشمگیرند. میسن در نقش افسر فرمانده آب زیرکاه دیدنی است. کافی بود کسی از عوامل سازنده، فیلم‌های هوانوردی هوارد هاکس را ببیند تا از ساختن این فیلم منصرف شود.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید