پرونده اُدسا - The Odessa File
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : انگلستان و آلمانغربی
محصول : جان وولف و جان ر. سلون
کارگردان : رانلد نیم
فیلمنامهنویس : کنت راس و جرج مارکستاین، برمبنای رمانی نوشته فردریک فورسایت
فیلمبردار : آزوالد موریس
آهنگساز(موسیقی متن) : اندرو لوید وبر
هنرپیشگان : جان وویت، ماکسیمیلیان شل، ماریا شل، مری تام، درک جیکوبی، تاوج کلاینر و پیتر جفری.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۹ دقیقه.
هامبورگ، سال 1963. روزنامهنگاری به نام «پتر میلر» (وویت) متوجه میشود که یک یهودی سالخورده (کلاینر) خوددکشی کرده است. او که یکی از بازماندههای اردوگاه کار اجباری ریگا بوده، دفترچه خاطراتی از جنایات فرمانده سابق اردوگاه، «اردوگاه روشمان» (ماکسیمیلیان شل) بر جای گذشته است. «روشمان» هنوز زنده است و با نام مستعار جائی در آلمان زندگی میکند. «میلر» رد «روشمان» را میگیرد، اما خیلی زود متوجه میشود که شکار بزرگتری راتعقیب میکند: سازمانی بهنام «اُدسا» که به افسران سابق اساس برای پنهان کردن هویتشان و تجدید حیات کمک میکند و در حال حاضر یز برضد اسرائیلیها به «جمال عبدالناصر» یاری میرساند. «پتر» از دست آدمکشهای اُدسا فرار میکند. ولی مأموران امنیتی اسرائیلی او را میگیرند و تعلیمش میدهند تا باهویت افسر سابق اساس، «کورب» وارد عمل شود. او پس از رسوخ در سازمان، برای گرفتن پاسپورت و کارت هویت بهعنوان یک نازی سابق که اکنون میخواهد پناهنده شود، به بیروت فرستاده میشود. اما در راه، بهطور تصادفی هویت واقعیاش را فاش میکند و یک ترور احتمالی دیگر را عقیم میسازد. «پتر» پس از پیدا کردن کپی پرونده کامل اعضاء اُدسا، آن را به دوستش، «زیگی» (تام) میرساند تا آن را حفظ کند و خودش به تعقیب «روشمان» ادامه میدهد که حالا با نام «کیفل» سرپرستی یک کارخانه تسلیحات الکترونیکی در هایدلبرگ را برعهده دارد. «پتر» پس از پیدا کردن «روشمان» در حالی که با اسلحه او را نشانه گرفته، میگوید که پدرش، یک افسر آلمانی ممتاز در دوران جنگ بوده که «روشمان» با بیرحمی و بیجهت او را کشته است. «روشمان» در تلاش برای شلیک به این مهاجم انتقامگیر، کشته میشود. در اینجا معلوم میشود که کارخانه «کیفل» توسط فردناشناسی به آتش کشیده شده و موشکهای «عبدالناصر» نیز هرگز پرتاب نشدند و اینکه «پتر» که بهخاطر قتل «روشمان» محاکمه شده، تبرئه میشود.
* فیلم برمبنای رمانی از فورسایت ساخته شده ولی برخلاف روزشغال (فرد زینهمان، 1973) فاقد شیوهای مؤثر است و چندان تفاوتی با نمونههای فراوان و معمولی فیلمهای ژانر جاسوسی ندارد. اگر فیلم تا این حد بر زمینه سیاسی درگیری میان مصر و اسرائیل تأکید نمیکرد شاید قابل تحملتر میشد. بازیگران، با لهجه آلمانی چندان راحت کار نمیکنند. اما وویت در نقشی متفاوت با نقشهای معمولش، در آن سالها، دیدنیتر از همه است.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|