
09-22-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هنوز . . .
هنوز میشه تو چشات خیلی چیزارو پیدا کرد
میشه با گرگر دست های تو خیلی کارا کرد
میشه تو چشم های تو گم شد و مرد
میشه دریا رو به بغض تو سپرد
میشه با پشم تو رنگ ها رو شناخت
میشه بهترین ترانه ها رو ساخت
میشه تو چشم تو آتیش بازی کرد
میشه با چشم تو تیر اندازی کرد
نگو دیره ، من از این فاصله ها بد جوری گریه م می گیره
نگو دیره ، من از این بی خودی ها بد جوری گریه م می گیره
داره گریه م می گیره
آره گیره م می گیره
میشه هر قصید رو با چشم تو اندازه کرد
میشه با چشم های تو قدیمی ها رو تازه کرد
همه کاشی کاری ها ، ترانه ها
همه ماشین دودی ها ، مثنوی ها
میشه فریاد زد و رفت تا ته دشت
میشه دریا شد و از خشکی گذشت
نگو دیره ، من از این فاصله ها بد جوری گریه م می گیره
نگو دیره ، من از این بی خودی ها بد جوری گریه م می گیره
داره گریه م می گیره
آره گیره م می گیره
شهیار قنبری
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|