
10-01-2010
|
 |
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427
6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پنجشنبه که رفتم دانشگاه با یک کسی برخورد کردم که شخصیت خیلی باحالی داشت 
باید می دیدینش کلاً خیلی باحال بود ایده و امید به آینده اش حرف نداشت در هر صورت سر صحبت و که باهاش باز کردم دیدم آدم خوبی هست منتهی یه مقداری رفتارش تعادل نداره مشکل وقتی خودش رو نشون میداد که یه حرف خنده دار میزدم شروع میکرد به خندیدن وحشتناک و اصلاً هم نمیتونست جلوی خندش رو بگیره !
یه وقتایی اینجوری خندیدنش رو که میدیدم حقیقش رو که بخواید نه تنها خوشحال نمیشدم بلکه میترسیدم که نکنه یه وقت چیزیش بشه !
با خودش که گرم شدم بهش گفتم فلانی چرا اینقدر بد میخندی و نمیتونی ججلوی خندت رو بگیری ؟
گفتش رفتم دکتر بهم گفت تو آستانه خندت خیلی پایین هست (یعنی زود خندت میگیره ) من که تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم
از گذشتش که برام صحبت کرد تازه متوجه شدم مشکلش از کجاست !
که کارش به اینجا کشیده و تعادل رفتاری نداره .
نگو پدر و مادرش اینو زیاد تحت فشار گذاشتن برای درس خوندن گناهی به جای تفریح و بازی در دوران بچگی و نوجوانی که مهترین دوران زندگی هم هست سرش تو کتاب و حبس تو اتاق بود .
جز در ودیوار رفیق دیگه ای نداشت !
یک چیز برام سوال شده مگه درس دانشگاه چقدر ارزش داره که خانواده ها همچین بلایی سر بچشون میارن که تعادل رفتاری نداره ؟؟؟ 
ویرایش توسط bigbang : 10-01-2010 در ساعت 11:54 AM
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|