نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 10-09-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


غضنفر ميخواسته بياد تهران، ميره ترمينال از يه راننده ميپرسه آقا بليط تهران چند؟
رانندهه ميگه : اگه جلو بشيني 1000 تومن وسط 800 تومن رو بوفه 500 تومن
بعد ميخواد يه كم يارو رو سر كار بذاره، ميگه : اگه دنبال اتوبوس هم بدويي 300 تومن!
غضنفر يك نگاهی به كيف پولش ميكنه، ميگه: خوبه دنبالش ميدوم!
خلاصه 300 تومن ميده و بسم الله شروع ميكنه دنبال اتوبوس دويدن.
نزديكاي غروب اتوبوس داشته از نزديكاي كرج رد ميشده، رانندهه ميبينه غضنفر هي داره از عقب اشاره ميكنه
شاگردش ميگه: بابا داغون شد! نگه دار سوار شه. هوا داره تاريك ميشه سختشه، بيچاره 300 تومن هم كه داده.
راننده هم نگه ميداره.
غضنفر نفس نفس زنان و شاكي مياد جلو ميگه: اينجا كرج بود؟
راننده ميگه: آره.
غضنفر ميگه: خوب مرتيكه خر چرا هر چي علامت ميدم نگه نميداري؟! من ميخواستم كرج پياده شم.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید