بازم دلم گرفته
یاد ایوم قدیم کردم
یاد بچگیا
یاد ماهی قرمز و اون فواره ها
یاد قصه های مادربزرگ
که کجاها ما رو میبرد
ولی افسوس که عمرش به دنیا نیست انگار
یهو دلم هوای کوچه های خاکی
اون اسمون ابی
شبای پر ستاره
اون روزگاری که غصه نداره افتاد
دل رفت و رفت تا رسید به اونجایی که عشق حرمتی داشت
سفره هامون کوچیک بود ولی نون تو سفره برکتی داشت
اگه غصه ای تو دلا بود میرفت
کینه رو جاش نمیذاشت
دلم یاد عاشقای سر به زیر
نصیحت پدر بزرگ که میگفت
اگه داشتی دستی بگیر
یاد اون لحظه که داشت میمرد
دستشو گرفتم گفتم
تو رو خدا بابا نمیر
دلم یاد اون رفیقای قدیمی که دیگه شبیهشونو نمیبینیم
یادش بخیر که اون روزا عشق حرمتی داشت
قصه شیرین و فرهاد تو دل مردم جایی داشت
بهار که از راه میرسید
با دستاش تو باغچه گل اقاقی میکاشت
یادش بخیر قدیما
وقتی دلت میگرفت
یه گرامافونی بود
رو طاقچه کنار قران مجید
دیوان حافظی بود
نگات به صورت پدر که می افتاد
رو لباش خنده ای بود
ولی افسوس که دیگه گذشته ها گذشته
هر کی رفت بر نگشته
دلکم دیگه بسه
تو هم بیدار شو
کجای کاری
انگار توی بیداری خوابی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )