نمایش پست تنها
  #1246  
قدیمی 10-25-2010
BaHaReH آواتار ها
BaHaReH BaHaReH آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 144
سپاسها: : 15

11 سپاس در 9 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شب به روی شیشه های تار
می نشست آرام..چون خاکستری تبدار
باد نقش سایه هارا در حیاط خانه هر دم زیر و رو میکرد
پیچ نیلوفر چو دودی موج میزدبر سر دیوار
در میان کاجها جادوگر مهتاب
با چراغ بی فروغش می خندید آرام
گوئی او در گور ظلمت ..روح سر گردان خود را جستجو میکرد
من خزیدم در دل بستر
خسته از تشویش و خاموشی
گفتم ای خواب ای سر انگشتت کلید باغهای سبز
چشمهایت برکه تاریک ماهی های آرامش
کولبارت را به روی کودک گریان من بگشا
و ببر با خود مرا به سرزمین صورتی رنگ پری های فراموشی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید