نمایش پست تنها
  #1255  
قدیمی 11-03-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض كارون.... فریدون توللی


كارون....

بلم آرام چون قويی سبك بال به نرمی بر سر كارون همی رفت

به نخلستان ساحل قرص خورشيد ز دامان افق بيرون همی رفت

٭٭٭
شفق بازی کنان در جنبش آب شکوه دیگر و راز دگر داشت

به دشتی پر شقایق باد سرمست تو پنداری که پاورچین گذر داشت
٭٭٭
جوان پاروزنان بر سینه ی موج بلم می راند و جانش در بلم بود

صدا سر داده غمگين در ره باد گرفتار دل و بيمار غم بود:

٭٭٭
((دو زلفونت بود تار ربابم چه می خواهی از این حال خرابم))

((تو که با مو سر یاری نداری چرا هر نیمه شو آیی به خوابم))

٭٭٭
درون قايق از باد شبانگاه دو زلفی نرم نرمك تاب می خورد

زنی خم گشته از قايق بر امواج سر انگشتش به چين آب می خورد

٭٭٭
صدا چون بوی گل در جنبش آب به آرامی به هر سو پخش می گشت

جوان می خواند سرشار از غمی گرم پی دستی نوازش بخش می گشت:

٭٭٭
((تو كه نوشم نيی نيشم چرايی تو كه يارم نيی پيشم چرايی))

((تو كه مرهم نيی ريش دلم را نمك پاش دل ريشم چرايی))

٭٭٭
خموشی بود و زن در پرتو شام رخی چون رنگ شب نیلوفری داشت

ز آزار جوان دلشاد و خرسند سری با او ، دلی با دیگری داشت

٭٭٭
ز دیگر سوی کارون زورقی خرد سبک بر موج لغزان پیش می راند

چراغی كورسو می زد به نيزار صدايی سوزناك از دور می خواند

٭٭٭
نسیمی این پیام آورد و بگذشت: ((چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی))

جوان ناليد زير لب به افسوس: ((كه يك سر مهربونی ، درد سر بی))
٭٭٭٭٭٭

فریدون توللی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید