نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 11-05-2010
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض علی اشرف نوبتی - شاعری از دیار کرمانشاه

گزیده ای از اشعار علی اشرف نوبتی متخلص به پرتوی کرمانشاهی برگرفته از کتاب کوچه باغی ها



غزلیات


در سینه ما شکوه ناگفته بسی هست

آنروز بگویم که فریادرسی هست

در کشمکشم بر سر امواج حوادث

تا آنکه ز هستی چو حبابم نفسی هست

از من نفسی باقی و دارد هوسی دل

آنگونه که گویی نفسی با هوسی هست

برگ طربش دستخوش باد خزان باد

آن باغ که آویخته در آن قفسی هست

گر لب بسخن باز کند خامه پرتو

معلوم شود مطلب نا گفته بسی هست

پاییز45



چه آسان مینمود اول به دوریها صبوریها

نماند آوخ نشانی از صبوریها ز دوریها

به دل گفتم ز دوریها صبوری کن صبوری کن

دریغا طرفه خاکی بر سرم کرد این صبوریها

بدین سنگیندلی از خویشتن باور نمیکردم

که مینای سرشکم بشکند از پر غروریها

چو نخل قامتت قد میکشید امید می بستم

عصای دست من باشی درین پیری و کوریها

فغان زین گرگ پیر سرنوشت و بازی ایام

که ما را آخر از رو برد با این شر بزوریها

کجا شد قلقل مینا و قول مطربان پرتو

بمان تا قهوه جوش آرند و قلیانها و قوریها

بهار 60


دیده تا چند شود دست به دامن باران

همتی کن گرفتست دل من باران

مرگ باغ است بیا تا بعزای گل و سرو

هر دو با هم بنشینیم به شیون باران

نوبهاران به تو خرم که من و باد خزان

خار ازین بادیه بردیم بدامن باران

من که خون شد دلم اما تو در این دشت سیاه

لاله ای دیدی اگر چشم تو روشن باران

تو در اندیشه آنی چه برویانی آه

فتنه میروید ازین جنگل آهن باران

بارشی،ولوله ای،شور و شری طوفانی

بر سر خندق ما پل زده دشمن باران

سر باغ و چمنش نیست که آمد پرتو

به وداع سمن و نرگس و سوسن باران

بهار53



__________________


پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید