نمایش پست تنها
  #974  
قدیمی 11-23-2010
روناک آواتار ها
روناک روناک آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 400
سپاسها: : 37

66 سپاس در 36 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...
گفتم: ظهرشده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذراندهاند...
شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!
گفتم: به راه عدلو انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟
گفت: من دیگر آن شیطانتوانای سابق نیستم. دیدم انسانها،آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانیانجام میدادم،روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چهنیاز است؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد،زیر لب گفت:
آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسلاو در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود،و گرنه در برابر آدمبه سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر شیاطینی ...!
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید