نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 12-04-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در ستايش كوروش بزرگ وپاسارگاد
درودی فرستم ز ژرفای جان
به پاسارگاد فلک آستان
به گهواره نیکی و داد و مهر
که در خاک آن ، مهر بنهفته چهر
بشد آن گرامی مکان ، پایتخت
به دوران کوروش ، شه نیک بخت
ز تخت جم آنجا قدیمی تر است
نمادی از ایران یزدان فر است
غنوده در آن کوروش نامدار
که نامش بود مایه افتخار
ابرمرد و آزاده ای راستین
بود لوح او ، فخر ایران زمین
چنان لوحه ای تا ابد سرمدی ست
نمایان گر فره ایزدی ست
نخستین پیام حقوق بشر
ز کوروش بود ، بخردی دادگر
به گیتی اگر شد کنون راهکار
به ایران شد اجرا در آن روزگار
بر آ ن جاودان هست چشم جهان
بود روح فرهنگ ایران در آن
نه آن جایگه مظهری سنگی است
نشانی ز میراث فرهنگی است
خطر گر کند رو به پاسارگاد
دریغا که ویران شود آن نماد
اثر های دیرینه از باستان
نهان است آن جا ز دیرین زمان
کهن مرودشت است در خاورش
بود دشت مرغاب هم در برش
کنارش بود تنگه ای دیرمان
که تنگ بلاغی بود نام آن
اگر سد سیوند بر پا شود
چه دردانه ها کز کف ما شود
کهن تنگه اش می رود زیر آب
اثر های نابش بگردد خراب
در یغا که گهواره افتخار
شود همچنان ارگ بم ، تار و مار
خدای جهان دار ، هرگز مباد
رود از کف آثار پاسارگاد
که بر جای ماندست زان روزگار
از آن روزگاران بود یادگار
مپندار ارج و بهایش کم است
که میراث فرهنگی عالم است
چو یونسکو آن را گرامی شمرد
هم آن را از آثار نامی شمرد
در ایران زمین تاکنون شش اثر
بود جزو میراث نوع بشر
یکی تخت جم ، دیگری شوش دان
سپس هست میدان نقش جهان
چهارم بود پهنه ارگ بم
که ناگه فرو رفت در کام غم
بود پنجمین جای پاسارگاد
ز دور زمانه گزندش مباد
ششم هست آذرگشسب عزیز
که آتشگهی بود در شهر شیز
از این هاست روح وطن پر توان
از این ها بود وامدارش جهان
همین هاست میراث ملی ما
نشان شکوه جبلی ما
نه تنهاست میراث ایرانیان
بود افتخاری برای جهان
اگر ارگ بم شد به یک دم به باد
مبادا چنان ارگ ، پاسارگاد
دریغا اگر آن نیا یادگار
شود محو از صفحه روزگار
چو ارگ از زمین لرزه ای شد پریش
در این جاست تخریب با دست خویش
بباید در این باره اندیشه کرد
خرد ورزی و مهر را پیشه کرد
بباید بیابیم راه نجات
که حفظش کند به ز آ ب حیات
چو آن جا نمادی حماسی بود
فرازی از ایران شناسی بود
مبادا ، مبادا ، مبادا ، مباد
غم انگیز و ویرانه ، پاسارگاد
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید