نمایش پست تنها
  #38  
قدیمی 12-06-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


بررسی واژه « من » در چند گویش ایرانی :

« مَــن » در زبان کردی کُرمانجی یعنی کردهای آذربایجان غربی ( بخش هم مرز با ترکیه ) و نیز ده استان کُرد نشین ترکیه و نیز کردهای شمال خراسان ( اطراف قوچان و شیروان و کردهای جنوب ترکمنستان و بخشی از شما عراق می شود : « اَز »جالب است که قوم تالشی ( ساکن ماسوله ، تالش ، ماسال و کلاً غرب گیلان ) و نیز تالشی های جنوب جمهوری آذربایجان ) نیز به « مَن » می گویند : « اَز » مثلاً « اَز زونُم » یعنی « من می دانم . » و در کردی کرمانجی « اَز دَزانِم . » همین معنی را می دهد .
در زبان تاتی مانند زبان مردم اشتهارد نیز اینگونه است . اشتهاردی ها نیز به « من می دانم » می گویند : « اَز زونُم »
در زبان پهلوی نیز به من می گویند « اَز »
« اَز » را با « ایش » در آلمانی مقایسه کنید . همانندی کمی دارد . هرچند در « از » حرف « ز » و در « ایش » حرف « ش » هست . ولی این دو حرف دارای دو مخرج نزدیکند . « روز » در پاره ای لهجه ها به « روش ، روژ و روچ » تبدیل می شود . خود واژه « روشن » و « روشنایی » نیز دارای « روش » است که همان « روز » است .

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید