
12-10-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
كشتار، غارتگرى ، تجاوز در مدينه
حادثه خونين و جانسوز كربلا هنوز به پايان نرسيده بود كه فرزند معاويه دست به عمل ننگين ديگر زد و دامن جهان انسانيت را لكه دار ساخت ، يزيد در اواخر دومين سال حكومت خود فاجعه غارتگرى و كشتار و تجاوز مدينه را به وجود آورد و با انجام آن شقاوت و ناپاكى خود را به كمال رساند، انى واقعه شرمگين كه به نام داستان حره معروف است در صفحات تاريخ جهان با آهها و ناله هاى جانسوزى ضبط گرديده است .
يزيد بن معاويه در ماههاى اول حكومتش دست خود را به خون پاك فرزند پيغمبر حسين بن على عليهماالسلام آغشته ساخت و با انجام اين جنايت عظيم و بى سابقه تنها مانعى كه در راه اجراى خواسته هاى شيطانى و هواهاى نفسانى وى وجود داشت از ميان برداشت نوه بوسفيان با پايان دادن اين كار رعب و وحشت بى سابقه اى در دلهاى همگان نيبت به حكومت و قدرت خود ايجاد كرد، عمال و فرمانداران وى با استفاده از اين قدرت و مرعوب بودن اجتماع حداكثر ستم و بيدادگرى را نسبت به طبقات ملت روا داشتند و طبيعى است در حكومتى كه زمامدار كل همواره به عيش و عشرت سر گرم باشد و خود بدترين و رعب انگيزترين ستمها و بيداد گريها را انجام دهد در چنين شرائط ناله هاى ستمديدگان و داد خواهى طبقات محروم و مظلوم اجتماع كه از ستم و ظلم عمال و فرمانداران آن حكومت از دل بر مى كشند قطعا به جائى نخواهد رسيد.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آن چه البته به جائى نرسد فرياد است
اما بالاخره تحمل ستم هم حدى دارد و طاقت بشر محدود است ، اين بيدادگريها و تجاوزات اولين عكس العمل شديد خود را در مدينه نشان داد. مردم مدينه كه خودسريها و قانون شكنيهاى حكومت يزيد و مخصوصا شهادت سرور و سالار آنان حضرت حسين بن على عليهماالسلام سخت آنها را به ستوه آورده بود شمشيرها را از نيام بر آوردند و قيام مسلحانه خود را آغاز كردند اين نهضت و جنبش عمومى كه بوسيله عبدالله بن حنظله و شخصيتهاى بزرگ ديگر رهبرى مى شد توانست در ابتداى كار بر فرماندار مدينه و نيروى نظامى وى مسلط گردد و كنترل شهر را در دست گيرد اما متاسفانه بزودى با ورود ارتشيان غارتگر يزيد آن شورش پايان يافت و مردم مدينه دچار بدترين مصيبت و بلا گرديدند.
ارتشيان شام كه بفرماندهى يك عنصر پليد و ننگين به نام مسلم ابن عقبه براى سر كوبى مردم شريف مدينه آمده بودند در آن نخستين پايتخت حكومت اسلامى و در آن مهبط وحى بدترين و شرمگين ترين جنايات و تجاوزات را مرتكب شدند، جناياتى كه حتى در تاريخ زندگى خون خواران و آدم كشان و اقوام وحشى و جنگلى كمتر سابقه دارد، مسعودى مى نويسد:
فسير اليهم بالجيوش من اهل الشام عليهم مسلم بن عقبة الذى اخاف اهل المدينة و نهبها و قتل اهلها و بايعه اهلها على انهم عبيد ليزيد و سماها نتنة و قد سماها رسول الله صلى الله عليه و آله طيبة و قال من اخاف المدينة اخافه الله فسمى مسلم هذا لعنه الله بمجرم ومسرف لما كان من فعله ...و بايع الناس على انهم عبيد ليزيد و من ابى ذلك امره مسلم على السيف
يعنى يزيد لشكرى از اهل شام را بفرماندهى مسلم بن عقبه به سوى مدينه فرستاد، مسلم بن عقبه (پس از فتح و پيروزى خود) مردم آن جا را سخت دچار وحشت ساخت و آن شهر را غارت نمود و ساكنين آن را به قتل رساند و از آنها براى يزيد بيعت گرفت كه بنده يزيد باشند و هر فردى كه از اين گونه بيعت كردن امتناع مى ورزيد بلافاصله با دستور وى كشته مى شد، مسلم بن عقبه مدينه را نتنته و پليد لقب داد با آن كه پيغمبر آن را به طيبه و پاك ملقب ساخته بود و فرمود هر كس مردم مدينه را به وحشت اندازد و بترساند خداوند در قيامت او را دچار وحشت خواهد نمود، مسلم بن عقبه را به علت كارهاى ننگينى كه در مدينه انجام داد، مجرم و مسرف خواندند.
يعقوبى درباره بيعت گرفتن مسلم بن عقبه از مردم مدينه براى يزيد مى نويسد:
ثم اخذ الناس على ان يبايعوا على انهم عبيد يزيد بن معاويه فكان الرجل من قريش يوتى به فيقال بايع انك عبدقن ليزيد فيقول لافيضرب عنقه
يعنى مسلم بن عقبه پس از تسلط بر مدينه مردم آن جا را تحت فشار قرار داد كه با يزيد به اين صورت بيعت كنند كه آنها بنده يزيد باشند و اين گونه بود كه مردى از قريش را مى آوردند و به او مى گفتند با يزيد بيعت كن كه تو و پدرت بنده يزيد باشيد اگر امتناع مى ورزيد گردن او را مى زدند.
جناياتى كه مسلم بن عقبه پس از تسلط بر مدينه در آن جا انجام داد راستى بهت انگيز و تكان دهنده است !!
ابن جوزى مى نويسد:
....فبعث اليهم مسلم بن عقبه جيش كثيف من اهل الشام فاباحها ثلاثا و قتل ابن الغسيل و الاشراف و اقام ثلاثا ينهب الاموال و نيتك الحريم ....و خاض الناس فى الدماء حتى وصلت الدماء الى قبر رسول الله (ص ) و منبره و امتلئت الروضة و المسجد و السيف يعمل فيهم ....
يعنى مسلم بن عقبه با جمع زيادى از مردم شام به سوى مدينه رفتند و (پس از تسلط) مسلم بن عقبه سه روز تمام آن چه كه در مدينه بود براى اهل شام حلال گرداند و عبدالله بن حنظله و بزرگان آن جا را كشت و اموال مردم را به غارت بردند و به نواميس آنان تجاوز نمودند. (تعداد كشته گان در ميان مسجد پيغمبر آنقدر زياد بود كه ) مردم در ميان خون شناور بودند تا جائى كه خون به قبر پيغمبر خدا رسيد و مسجد و حرم آن حضرت را پر كرد و همچنان شمشير در ميان آن مردم به كار برده مى شد (و افراد به قتل مى رسيدند).
مرحوم سپهر مى نويسد: چهارپايان را بر ستونهاى مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله بستند و حيوانات در كنار قبر مطهر بودند و سه دفعه مدينه را غارت كردند مورخ بزرگ و مشهور سنى مذهب طبرى مى نويسد:
واباح المسلم المدينة ثلاثا يقتلون الناس و ياخذون الاموال فافزع ذلك من كان بها من الصحابه
يعنى مسلم بن عقبه سه روز تمام آن چه كه در مدينه بود براى لشكر خود حلال گرداند، در نتيجه مردم آن جا را كشتند و اموال آنها را به غارت بردند و تمام صحابه را كه در مدينه بودند به ناله و زارى در آوردند.
ننگين ترين رفتارى كه ارتش يزيد بن معاويه و مردم شام انجام دادند. تجاوزات صريح و شرمگينى بود كه به نواميس و زنان و دختران مدينه نمودند و در نتيجه فرزندان نامشروع فراوانى از خود به جاى گذاردند تا جاى كه يعقوبى مى نويسد:
...واباح حرم رسول الله حتى ولدت الابكار لايعرف من و لدهن ...ولدت الف مراة من غير ازواج
يعنى مسلم بن عقبه زنان مدينه را كه به منزله خانه پيغمبر خدا بود بر مردم شام حلال كرد و در نتيجه دختران و دوشيزگان آبستن شدند و بچه آوردند. بدون آن كه پدران آن بچه ها شناخته شوند و هزار نفر از زنان بى شوهر مدينه فرزند زائيدند.
ابن جوزى در اين باره مى نويسد:
...ولدت الف مراة بعد الحرة من غير زوج و غير المدائن يقول عشرة الف مراة
يعنى هزار نفر از زنان مدينه پس از داستان حره بدون شوهر فرزند آوردند ولى غير از مدائنى از روات ديگر مى نويسد ده هزار از زنان بى شوهر بچه زائيدند.
تنها خانه اى كه در سراسر مدينه از تمام اين مصيبت ها و حوادث آسوده بود خانه حضرت زين العابدين عليه السلام و خاندان بنى هاشم بودند كه مسلم بن عقبه بنا به سفارش شخصى يزيد متعرض آنان نگرديد.
ابن جوزى هنگامى كه داستان حره و جناياتى كه ارتش يزيد تحت فرماندهى مسلم بن عقبه در مدينه انجام داد شرح مى دهد رواياتى از پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه آن حضرت به كسانى كه مردم مدينه را بترسانند و آنها را دچار وحشت سازند و عده عذاب دده است . نامبرده مى نويسد:
قال رسول الله (ص ) من اخاف اهل المدينة ظلما اخاف الله و عليه لعنة الله و الملائكة و الناس اجمعين لايقبل الله منه يوم القيمة صرفا و لاعدلا و فى صحيح مسلم عن رسول الله (ص ) لايريد اهل المدينة احد بسوء الا اذا به الله فى النار ذوب الرصاص ....و لاخلاف ان يزيد اخاف اهل المدينة و سبى اهلها و نهبها و اباحها
يعنى پيغمبر خدا فرمود هر كس مردم مدينه را ظالمانه بترساند
يعنى پيغمبر خدا فرمود هر كس مردم مدينه را ظالمانه بترساند و دچار وحشت سازد خداوند در قيامت او را دچار خوف مى سازد و بر او باد لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم و خداوند در قيامت هيچ عملى را از او نخواهد پذيرفت و همچنين مسلم در صحيح خود از پيغمبر خدا روايت كرد كه هر كس اراده سوئى درباره ى مردم مدينه بنمايد خداوند او را در آتش دوزخ ذوب مى كند همانگونه كه سرب را ذوب مى كند .
سپس ابن جوزى مى نويسد: ترديدى نيست كه يزيد اهل مدينه را دچار وحشت ساخت و آنها را اسير نمود و اموال آنان را غارت كرد و زنانشان را بر ارتشيان شام حلال گرداند؟
آرى اين بود كه دومين حادثه ى مهم و ننگينى كه به فرمان زاده ى معاويه دو دوران حكومت وى انجام شد.
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|