در تذكره گنج شايگان آمده است :« ... از آنجا كه در مجالس تعزيت و محافل شبيه ماتم و مصيبت حضرت خامس آل عبا (ع) اشعاري كه في ما بين اشباه اهل بيت مكالمه مي شد ، غالباً سست و غيرمربوط و مهمل و مغلوط بود ، ميرزا تقي خان وي [شهاب] را مأمور داشته چنين گفت كه دوازده مجلس از آن وقايع را متضمناً بالبدايع والصنايع به اسلوبي كه خواص بپسندند و عوام نيز بهره مند شوند، موزون سازد . شهاب نيز آن اشعار را چنان گريه خيز ساخت و بدانگونه غم انگيز بپرداخت كه اگر دل سامع به سختي حجر موسي است ، استماعش را اثري است كه در همان عصاست... .» [27]
دكتر رضا خاكي عقيده دارد مجموعه باارزش نسخه هاي خطي از شبيه نامه ها كه در كتابخانه ملك نگاهداري مي شود، همان مجموعه اي است كه شهاب به تشويق اميركبير تدوين و تنظيم كرده است. [28]
به تدريج ايرانيان با تئاتر غربي و نمايش هاي اروپايي ها آشنا شدند . ترجمه نمايش هاي غربي نيز وضع جديدي را پديد آورد . اين وضع ادامه يافت تا انقلاب مشروطيت به وقوع پيوست و نوعي تجدد ظهور خود را نشان داد كه از رونق تعزيه به شدت كاست . با روي كارآمدن رضاخان، اجراي تعزيه و مراسم سوگواري مشابه آن ممنوع گرديد و از سال 1312 ش در اثر جلوگيري از تعزيه خواني، دست اندركاران اين نمايش، شهرها را رها كرده ، روانه روستاها و نقاط دور افتاده كشور شدند .
در وضع جديد ، تعزيه خوانان و مجريان شبيه خواني براي در اختيارگرفتن اماكن پرسود، جهت اجراي تعزيه با هم در رقابتي شديد قرار گرفتند كه اين رقابت هاي شديد و خشن نيز در زوال تعزيه مؤثر واقع گرديد ؛ چرا كه دست بردن در نسخه هاي اصيل، دگرگون نمودن متن ها، روي آوردن به آداب و رسوم آميخته به خرافات و ايجاد تحريف در برخي صحنه ها به منظور تأمين اهداف خوانين محلي، از آفات غير قابل اغماض آن به شمار مي رفت . گرچه در اين انتقال تعزيه از فرهنگ شاهي و سنّت هاي درباريان مصون ماند ، ولي در روستاها گرفتار مطالب موهوم و فرهنگ هايي عاميانه گرديد كه از آسيب اولي كمتر نبود .
پس از سقوط رضاخان و از سال 1320 شمسي به اين طرف، تعزيه با قوت بيشتر و تجديد حيات گذشته از دهه هاي قبل، حضور خود را در برخي محافل شهري نشان داد ؛ ولي به دوران اوج خود « عهد ناصري » نرسيد و همچنان به صورت موروثي و عاداتي مذهبي با شيوه هاي ابتدايي و امكانات بسيار ساده اجرا مي شد و اثري از تكامل، بازسازي متون و پالايش هاي اساسي در آن مشاهده نمي گرديد. با به اجرا درآمدن مجلس تعزيه عبداللَّه عفيف در سال 1344 شمسي در تهران و نيز به نمايش گذاشتن چند مجلس تعزيه در شيراز، تعزيه در شهرهاي بزرگ متداول گرديد . اما رونق آنچناني نداشت . با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و بر اثر تأكيدهاي مكرر رهبري انقلاب، حضرت امام خميني (ره)، مبني بر اجراي عزاداري سنتي باشكوه هرچه افزون تر، تعزيه خواني رواج فزاينده اي يافت و بيانات آن فروغ فروزان از سوي برخي دست اندركاران تعزيه حمل بر تشويق و تكريم تعزيه بر همان روال آفت زاي قبلي گرديد و حتي پاره اي از مراكز فرهنگي و نهادهاي ذي ربط، به انتشار متن هاي مخدوش تعزيه روي آوردند و به بهانه نشر ميراث ملي و ذخاير هنرهاي مردمي و حمايت از سوگواري هاي سنتي و بومي، در اين راستا تلاش هايي از خود نشان دادند. (12)
|