نمایش پست تنها
  #83  
قدیمی 12-13-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



يک شب، يک جايی ...


آرامتر بخوان،‌ می‌ترسم!
يک وقتی ممکن است
باد بيايد و اتفاقی در خواب پرده بيفتد!
يا ديدی که قُمری‌های بالایِ خُرمالو پريدند
رفتند يک طرفی دور از اين هوا،
هوا خوب است
اما من شک دارم
يک‌جوری ... چه می‌گويند، "تلواسه" سنگين‌ست
نه بی‌قرار، همين اضطرابِ هميشگی ...!


اصلا از اينجا شروع می‌کنيم
ما خُمارِ نرگس و بوسه و آوازِ همين شبيم
ديگر از رفتنِ اين همه هوشِ خوش
چيزی به صبح و باز دويدنِ بی‌دليل ما نمانده است
تمامش کن، بلند بخوان!
قمری‌ها آسمان را دارند
دارا ... انار
ما رفتنِ بی‌سوال ...!


همين يک شب است
بخوان و نرگس به روح آب،
يا بوسه در آوازِ احتياط!


تمامیِ هر ترانه در ناتمامیِ ماست،
ما هم عجب روزگاری داريم به خدا
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید