فرانک خانوم اینقد موهاته نکن عزیزکم مه آمدم تک تنها بودم گفتم بیام اینجا
ولی خداییش هیچ دسه ای مثل دسه چهار راه شیر خورشید نیست یادش بخیر ای روزگار
واقعا روزگار خیلی فرق کرده الان ده نفر میرن سینه زدن و زنجیر زدن دویست نفر میرن تماشا حالا تماشا چه خدا میدانه
آناااااااااااااا من نذری میخوام کسی نیست نذری بده اینجا هنوز اسلام وارد نشده
فدای شله زرد و حلیم نذری بشم خوردین یاد منم باشین
|