روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گویی از روی قیامت شب یلدا برخاست - سعدی
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست - سعدی
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود – سعدی
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید - حافظ
بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم تو را طرفه خواب ها - صائب
همه شب های غم آبستن روز طرب است
یوسف روز به چاه شب یلدا بیند - خاقانی
هست چون صبح آشکارا کاین صبوحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من - خاقانی
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا – ناصر خسرو
کرده خورشید صبح ملک تو
روز همه دشمنان شب یلدا – مسعود سعد
شاهی که هول و کینه او بر عدوی ملک
تابنده روز را شب یلدا همی کند – مسعود سعد
نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند – منوچهری
روز پهلوی شب یلدا زند
خویش را امروز بر فردا زند – اقبال لاهوری
اشک خود بر خویش می ریزم چو شمع
با شب یلدا درآویزم چو شمع – اقبال لاهوری
چشم جان را سرمه اش اعمی کند
روز روشن را شب یلدا کند – اقبال لاهوری
یلدا مبارک ....
__________________
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
|