نمایش پست تنها
  #712  
قدیمی 12-23-2010
yad آواتار ها
yad yad آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2010
محل سکونت: خراب آباد
نوشته ها: 1,032
سپاسها: : 577

868 سپاس در 544 نوشته ایشان در یکماه اخیر
yad به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم


با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم


دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم


پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم


خلق ام به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم


باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوّشم


سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم


دارم چو شمع سِرِّغمش بر سر زبان
لب می گزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم


هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم


لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم


ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کارتست من همه جور تو می‌کشم

ویرایش توسط yad : 12-24-2010 در ساعت 10:58 AM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از yad به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید