
12-23-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ریشه اصطلاح "دَست مریزاد " :
دَست مریزاد یک فعل دعایی است . هر گاه از دست کسی کاری زیبا نمایان شود ؛ بدو گویند : " دست مریزاد " .مریزاد از مصدر ریختن است . فعل دعا با افزودن الف به ماقبل آخر فعل مضارع ساده ساخته می شود . مانند خدایش رحمت کناد . خدا او را بیامرزاد .
که رستم منم کِـم مِـماناد نام نِشیناد بر ماتمم پور سام
پس دست مریزاد یعنی دست تو نریزد . منظور این است که دست تو دچار بیماری نشود به گونه ای که با گرفتار شدن به بیماری دچار لرزش شوی و چیزها از دستت بریزد (بیفتد )
اول و آخر این جمله را در کنار هم آورده اند و شده است { دست مریزاد }.
حال ببینیم در فرهنگ دهخدا چه آ مده است .
دست مریزاد. [ دَ م َ ] (جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ، صوت مرکب ) دعائی است در حالت تحسین شخصی را که از دست او کاری نمایان برآید. کلمه ٔ تحسین باشد استادان پیشه ور و ارباب صنایع را. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). مریزاد دست . دست مریزد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|