نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 01-02-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


از خجالت آب شد


داستان:

آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست دهد بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخی می گیرد. خلاصه عرق شرمساری كه ناشی از شدت وحدت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد. عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شكستگی است كه خجلت زده را یارای سر بلند كردن نباشد و از فرط انفعال و سر افكندگی سر تا پا خیس عرق شود و زبانش بند آید.
اما فعل آب شدن كه در این عبارت به كار رفته ریشه تاریخی دارد و همان ریشه و واقعه تاریخی موجب گردیده كه به صورت ضرب المثل در آید.
نقل است روزی مریدی از حیا و شرم مسئله ای از «بایزید بسطامی» پرسید. شیخ جواب آن مسئله چنان موثر گفت كه درویش آب گشت و روی زمین روان شد. در این موقع درویشی وارد شد و آبی زرد دید. پرسید : «یا شیخ، این چیست؟» گفت : «یكی از در درآمد و سئوالی از حیا كرد من جواب دادم. طاقت نداشت چنین آب شد از شرم.»
به قول علامه قزوینی :
«گفت این بیچاره فلان كس است كه از خجالت آب شده است.»
این عبارت از آن تاریخ به صورت ضرب المثل در آمد و در مواردی كه بحث از شرم و آزرم به میان آید از آن استفاده و به آن استناد می شود.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید