نمایش پست تنها
  #124  
قدیمی 01-07-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



امسال زمستان

در موردِ اين مسايلِ مشکل
من چيزِ چندانی نمی‌دانم،
نمی‌دانم اين ستاره‌ی لرزانِ بی‌قرار
در خواب آب وُ
جُلبکِ اين حوضِ لابه‌لا چه می‌کند،
اما تو ... گُلَکِ بی‌خبر
اين وقتِ سال چرا به بارِ علاقه نشسته‌ای؟


تو نگاهش کن!
می‌خواهی با اين همه غنچه‌ی قشنگ
يک وقتی خيال می‌کنی که فاميلِ آفتاب وُ
اردی‌بهشتِ آينده‌ای؟
يعنی از بادهای بی‌دليلِ شبانگاهی نمی‌ترسی؟
از طعنه‌ی پُر تَف و توفِ اوايلِ دی‌ماه چطور!؟


هی نيلوفرِ لرزانِ بی‌قرار!
حالا آفتابِ تنبل بی‌اردی‌بهشت
خيلی وقت است که از چشمِ آسمان افتاده،
رفته دارد پیِ گهواره‌های اَبر
گريه می‌کند ...
...
راستی تو نمی‌دانی
من جای حروفِ افتاده‌ی اين کلماتِ ترسيده چه بنويسم؟!
ادامه‌ی همين ترانه‌ی ناتمامِ خودم را می‌گويم!

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید