نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 01-07-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


باجه‌ی تلفن


ها که حالمان خوب است!
ستاره بالای دار و درختِ هر آشيانه که باد.
اَلو ...!
فقط خرابِ همين خانه که ... ها، می‌فهمی!
بهتر شد؟
خَش دارد اين همه ... عزيزم که بی‌چراغ.
به راه که بيايی به احتياط و ... اَلو!
نه هر چه زبان به آمدِ آينه ...


(لا اله الا الله!)
سربسته بگو
آمد و رفت باد را
پایِ گشوده‌ی پاييز گذاشته‌اند.
شنيده‌ام کفش‌های ستاره
برای چراغْ‌بچه‌ی کوچه‌ی ما تنگ است،
رفتامدِ تند‌تندِ اين همه شعله هنوز
پایِ پروانه را می‌زند،
می‌زند که يکی نيست بگويد
دستِ بلندِ باد
بالای گونه‌ی اين بيدِ شکسته چه می‌خواهد!؟


ها که ستاره
بالای دار و درختِ‌ هر آشيانه که باد.
پس تو لااقل
دلواپسِ چطور و چگونه‌های هميشه نباش.
ما هر غربتِ بی‌کجايی که باشيم
باز با همين حروفِ بُريده‌بُريده می‌فهميم
که احتمالِ يک ... تو بگو، ها عزيزم!
احوالِ خوبانِ سفرکرده‌ی اين خانه خوش است،
ما هم،‌ ای ...!
يک ذره مانده به هر شکستنِ دوباره
دوباره پيوسته می‌شويم،
يعنی يک هوايی دارد آنجا
آنجا که ...، چيزی نيست
خط روی خط از خَشِ همين هواست،
ستاره بالای دار و درختِ هر آشيانه که باد!


بهار‌خوابِ مهتاب و چلچله،
عطرِ عجيب نور،
چراغِ کوچه و جا و جاروی راه،
سرگشودنِ گريه، بوسيدنِ کتاب،
و چند نقطه‌چين ... اَلو!
خرابِ آن همه خاطره هنوز
درزِ کنار پرده وُ
حروفِ اَبجدِ فالِ سکه را از ياد نبرده‌ام.
ها، يک چيز ديگر،
يک صبح دور،
ها که حالمان خوب است،
با کم و کَسر اين کوچه کنار می‌آييم
و با کم و کسرِ ... اصلا چيزی نيست،
نه، گريه نمی‌کنم، لکنت گرفته‌ام،
اَلو اَلو ...!
قطع شد!

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید