نمایش پست تنها
  #1187  
قدیمی 01-10-2011
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض تپه‌هاي مجاور آسمان (پاره‌ي نخست)

انريكه كونگرائينس مارتين[1]

استبان[2] نگاهی به پایین انداخت و اسکناس نارنجی رنگ را دید. از تپه تا جاده پایین آمد و پس از آن‌که چند قدم پيش رفت، در نزدیکی باریک‌راهي که به موازات جاده‌ي اصلی کشیده شده بود اسکناس را مشاهده کرد.


ايستاد و فكر كرد: شهر، بازار ثروتمندها، ساختمان‌هاي سه و چهار طبقه، اتومبيل‌ها، انبوه آدم‌ها و اسكناس نارنجي كه در جيب شلوارش بود. بعد كمي گردش كرد. به سنتيس[6] كه جزو شهر بود رسيد. مردم، جنب‌و‌جوش داشتند، در هر سو در تكاپو بودند، و او هميشه در ميان اين‌همه حركت بي‌جنبش مانده بود...
ادامه دارد ...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید