همیشه "کاش ها" و "شایدها"
روزی گریبانت را می گیرند،
که "باید" بگذری...
آنچه می خواهی نمی شود، ولی
آنچه می شوی که نمی خواهی!
تو را پشت سر میگذارم
می گریزم
از واقعیتی که در برم گرفته.
انگار برای بودن باید رفت،
و منتظر اتفاقی بود که هیچگاه نمی افتد.
کاش همین اتفاق نصفه نیمه هم نمی افتاد
و من سوار قایقی می شدم که غرق می شد ،اگر صدایم نمی کردی
و کاش صدا نمی کردی
حالا از دوردست
تنها از دوردست،
دوستت دارم.
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
ویرایش توسط shokofe : 01-12-2011 در ساعت 01:58 PM
|