نمایش پست تنها
  #372  
قدیمی 01-14-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



شستش خبر دار شد

داستان:
عبارت بالا کنایه از این است که : به او الهام شد، پیش بینی کرد، از موضوع اطلاع یافت.
این مثل غالبا هنگامی به کار می­رود که دو یا چند نفر بدون اطلاع و در نظر گرفتن منافع شخصی مورد نظر تصمیم بگیرند کاری را انجام دهند ولی شخصی مورد نظر از نقشه­ی آن­ها آگاه شود و در مقام جلوگیری از اقدام حریفان به منظور تامین منافع و مصالح خویش برآید در چنین موقع که اسرار فاش و اعمال پنهانی آشکار گردید اصطلاحا می­گویند : «فلانی شستش خبردار شد» یعنی فهمید که چه می­خواهیم بکنیم یا چه می­خواهند بکنند.
واژه­ی «شست»، معانی و مفاهیم مختلفی دارد از جمله :
قلابی از آهن که ماهیگیران با آن ماهی می­گیرند. این قلاب آهنی را که به معنی دام آمده مجازا شست می­گویند.

به کاربردن واژه­ی شست در مورد قلاب ماهیگیری شاید ناشی از این باشد که چون شست یعنی انگشت ابهام ماهیگیر در داخل یک سر قلاب ماهیگیری قرار دارد به همان مناسبت که زه گیر کمان را شست می­گویند این قلاب ماهیگیری را نیز شست گفته­اند.
به طوری که می­دانیم هنگامی که قلاب ماهیگیری در داخل دریا یا رودخانه در حلقوم ماهی فرو رفت ماهی به تکاپو می­افتد شاید خلاصی پیدا کند. در این موقع ماهیگیر قبل از هر چیزی شستش خبر دار می­شود یعنی انگشت ابهامش بر اثر جست و خیز ماهی در دریا یا رودخانه تکان می­خورد و صیاد می­فهمد که ماهی در دام افتاده است، پس بلافاصله قلاب را بالا می­کشد و ماهی صید شده را از قلاب جدا کرده و در سبد می­اندازد.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید