نمایش پست تنها
  #10  
قدیمی 01-18-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


علی آباد هم شهر شده

داستان:
هرگاه بخواهند کسی را از لحاظ مقام و فضل و ثروت و جز این­ها تحقیر یا تخفیف کنند از باب تعریض و کنایه به عبارت مثلی بالا استناد کرده و می­گویند: «علی آباد هم شهر شده !» یا به اصطلاح دیگر «خیال می­کنه علی آباد هم شهری شده.»
علی آباد در ابتدا قهوه خانه­ ی بزرگی بود که اطاقهای متعدد برای مسافرین وچندین اصطبل و طویله برای چهار پایان داشت. ساکنان مناطق شرقی مازندران، محصولات صادراتی خویش از قبیل برنج و پنبه و کنف و کارهای دستی مانند شمد و شیر و پنیر و تافته را از طریق علی آباد و دره­ی سواد کوه به تهران و شهر تاریخی ری و فلات مرکزی و جنوبی ایران حمل می­کردند.
قهوه خانه ­ی علی آباد در واقع شب منزل کاروان­ها و چهارپایان بود و به علت اهمیت موقع تدریجا توسعه پیدا کرده مسکن و مسافرخانه ­های زیادی در اطراف آن ساخته شده است به قسمی که پس از چندی به صورت یک بلده کوچک درآمد منتها چون صورت شهری نداشت به علت رطوبت هوا و ریزش باران­های متوالی مخصوصا عبور و مرور هزاران راس اسب و قاطر و الاغ که شبانه روز ادامه داشت هوای آن همیشه کثیف و آلوده و راه­ها و کوچه­ های تنگ و باریک آن همواره پر از گل و لجن بوده که عبور از داخل بلده را مشکل می­کرده است، به همین جهات و ملاحظات اگر کسی در آن عصر و زمان خود را علی آبادی معرفی می­کرد و یا از مناظر و یا زیبایی­های آن سخنی می­گفت از آن­جا که علی آباد قهوه خانه­ ای بیش نبوده است از باب طنز و کنایه می­گفتند: علی آباد هم شهر شده !

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید