
01-26-2011
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
پناه می برم از سیاهی وجودم به سفیدی برف
پناه میبرم از وجودم به تو
در آن هنگام که سیاهی سیال این شب در وجودم رخنه می کند ، نفوذ میکند، تا انتها
در آن هنگام که صدای گامهایت به صدای خیال من ماند
در این همهمه ی وجودم
در این همه تشویش و اضطراب رگهایم
آن زمان که ثانیه های صامت از کنارم عبور می کنند ، در آن هنگام خواهم خفت،
درون سیاهی مطلقی که وجودم را خواهد ربود...
جای خالی من ، مانند جای خالی برگ بر درخت
در حضور بی حد لحظه ها خواهم رفت
خواهم خفت، آن هنگام که شیون برگ
بردرخت سپیدار..
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|