نمایش پست تنها
  #1766  
قدیمی 02-08-2011
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking

نقل قول:
مونده رو دستت مهدی خان
همون درمونگاهو بزن مادر، فشارخونم میگیریم
منم که تزریقات بلدم
حالا باز بگید قهوه خونه بزن
البته دیشب گشنم بود چراغ خاموش اومدم خوردم
پس رو دست من شکمو چیزی باد نمیکنه

ی پارتیشن گفتم بزنن قهوه خونه و درمانگاه کنار هم خیلی بهتره رزیتا خانوم تزریقات هم بلده میاد کمک درصدی حساب میکنیم


شروین جان شرمنده داش اعتبار ندارم اینجا هم بعضی ها پول نمیدن
قلیان هم غیر مجازه از طرف قهوه خونه ما نبوده شاید قهوه خونه کس دیگه ایی بود خواسته بازار ما رو کساد کنه
خیلی هم قرض دارم باید تسویه کنم بزار ببینیم درمانگاه درآمد دارد سریع ی دیب دمینی سرخ کن میگیریم.
شروین جان اگه خانم دکتور صورتی شد دست منو هم بگیر فک کنم منو اعدام کنه



نقل قول:
ميبينم كه رو دستتون هم موند منم كه شب مونده نميخورم
شکوفه خانم خیلی ببخشیدا شرمنده
تو بخش غذایی که ماشالله اکثر غذاها با مرغی که از شب قبل مونده میزاشتید حالا به پیتزا اینجا رسید شب مونده شد. ی غذایی هم بزارید بشه با پیتزا شب مونده درست کرد
اینجا تبلیغ تالارها یا بخشهای مورد علاقه آزاده مگر مشکل نظارتی داشته باشه



نقل قول:
سلام عززززززیزان من
رزیتای عزیز امیدوارم حالت بهتر شده باشه
برادر مهدی خسته نباشی
شروین جون رئیس بزرگ هر روز بهتر از دیروز باشی
شکوفه عزیز و مهربون
شراره جون
و حالا ....عروس گلمممم من نبودم شیطونی که نکردی ؟
دست به سماور که نزدی؟...
به به فرانک خانم
خوش اومدید
نزدیک بود دیگه سردسته تفنگدارها بیاد کرمانشاه دنبالت
هی هی هی خواهر فرانک میگی خسته نباشی؟ باید بگی زنده ای؟
نبودی نبودی نبودی این عروست چها که نمیکرد
گونی میخواست بزاره رو کول من پیرمرد زیر سماور رو خاموش میکرد
در یخچال باز میذاشت مگه میشد بگیریش خلاصه اینقدر خوشحال شدم اومدی اون گرزت رو چند روزی به من قرض میدی؟


شراراه خانم دستت درد نکنه حالا که فرانک خانم کباب بختیاری میخواد من این بالها رو میخورم

بهاره خانم خوش اومدی دستت هم درد نکنه کباب بختیاری گذاشتید







__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !


ویرایش توسط مهدی : 02-08-2011 در ساعت 04:54 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید