خیلی هم قرض دارم باید تسویه کنم بزار ببینیم درمانگاه درآمد دارد سریع ی دیب دمینی سرخ کن میگیریم. شروین جان اگه خانم دکتور صورتی شد دست منو هم بگیر فک کنم منو اعدام کنه به به فرانک خانم خوش اومدید نزدیک بود دیگه سردسته تفنگدارها بیاد کرمانشاه دنبالت هی هی هی خواهر فرانک میگی خسته نباشی؟ باید بگی زنده ای؟ نبودی نبودی نبودی این عروست چها که نمیکرد گونی میخواست بزاره رو کول من پیرمرد زیر سماور رو خاموش میکرد در یخچال باز میذاشت مگه میشد بگیریش خلاصه اینقدر خوشحال شدم اومدی اون گرزت رو چند روزی به من قرض میدی؟