
02-11-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من تنها شدم
من تنها شدم
یادته پروانه صفت چشم به چشم میدوختیم
مثل شمع و پروانه پای هم میسوختیم
اون روزا رفاقتمون خیلی ساده بود
حسادت دوستات به تو خیلی ضایع بود
می خوای پیشت من همین حالا برگردم!
بدونه من الان خیلی ها تو رو ترک کردن
به تو حسودی میکردن چون با من بودی
همیشه اون موقع ها دوسم داشتی چون پیشم بودی
یادته اون موقع ها عاشقم نبودی؟
واسه دوستی با من لایقم نبودی
پیش رفیقات گفتی میپوچینمش به زودی
گفتم باشه برو! از این کار نمیبری سودی
من تنها شدم!
دیگه به تو چه
خودم میدونم چی کار کنم تا از نو شه!
الان میخوای پیشم باشی
زودتر برو
حالا که معروفم فقط میگی میخوام تو رو؟
اون موقع ها بچه بودیم حالیمون نبود
عشق و عشقبازی تو بازیمون نبود
انگار نه انگار که با هم دوست بودیم
همدیگرو دوست داشتیم و دوست هم بودیم
شب و روز به من فکر میکردی
میدونم که الان میخوای پیشم برگردی
ولی اینو فهمیدم که چقدر خر بودم
البته اون موقع ها خیلی بچه تر بودم
تو رفتی من هستم
دیگه دستتو پس نده تو دستم
من هستم
چشمامو واسه ی گریه بستم من
اما دفتر زندگی رو نبستم
من رفتم تا بگم بهت
گوش کن!
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|