
02-14-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
باغبان ژاپنی
زیباترین فضای سبزی كه در همسایگی ما وجود دارد، متعلق به یك ژاپنی است. وقتی از كنار خانهاش میگذرم، اغلب او را در حیاط میبینم كه یا به سبزیجات و گیاهان میرسد و یا غذای پرندگان را میدهد و میایستم و تماشایش میكنم. او مرد كوچكی بود، تقریباًَ پنج فوت، ولی فضای اطراف او بسیار عظیم است.
یكی از روزهایی كه از كنار حیاطش میگذشتم، او مشغول به كار بود. مرا صدا زد: "روز زیبایی است."
پاسخ دادم: "باغچه زیبایی است."
سپس برایم توضیح داد كه خانهاش متعلق به افرادی بوده كه از آن به خوبی مراقبت نمیكردند و او از اینكه حیاتی دوباره به این فضا ببخشد، بسیار لذت میبرد. چشمانش سرشار از نور و عشق بود، كاملاَ مشخص بود كه با تمام وجودش از این باغچه مراقبت میكند. زیباترین باغچه ای بود كه تا به حال دیده بودم. در مورد اوقاتی كه صرف غذا دادن به پرندگان میكند، نیز اشاره ای كردم.
مرد ژاپنی نگاهی به من كرد و لبخند زد: "آنها نه نمیگویند و شكایتی هم ندارند."
من هم به او لبخند زدم و به این فكر میكردم كه چقدر مرد نازنینی است و برایش بهترین روزها را آرزو كردم.
همچنان كه به راه افتادم صدا زد: "همینطور برای شما."
این مرد كه چنین با دقت كار میكند و از باغچه اش مراقبت میكند و به پرنده ها غذا میدهد، از جنسی میباشد كه آگاهی خداوند را میتوان از آن چید. او تواضع و خوش خلقی و قلب زرین لازم، برای هر كسی كه میخواهد به مراتب بالاتر ادراك دست یابد، دارا میباشد.
داستانهای ماهانتا – جلد دوم – فصل هفتم – عشق
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|