
02-18-2011
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
سؤال ۱۹ : عدم وابستگی چیست؟
ـ ج : بمحض اینکه افکار پیدا می شوند، ضروری است که فرد آنها را کاملاً از بین برده برده و و ریشه کن نماید، بطوری که چیزی از آن باقی نماند.
این را عدم وابستگی می نامند.
بهمان نحو که غوّاص سنگی را به کمر خود می بندد تا بتواند به ته اقیانوس برود و مروارید صید نماید، هر کس می باید به کمک تکنیک، به عمق وجود خود برود و مروارید وجود «خویش» را بدست آورد.
▪ سؤال ۲۰ : آیا برای «خدا» و «گورو» میسّر نیست که موجب رهائی روح شوند؟
ـ ج : خدا و «گورو»، فقط راه رهائی را نشان می دهند، ولی خود بخود موجب رهائی روح نمی شوند.
در واقع خدا و «گورو» متفاوت نیستند و همانطور که وقتی صیدی به دهان پلنگ بیفتد، راه فراری ندارد، کسانی نیز که سعادت لازم را داشته و به خدا و «گورو» نزدیک شده اند، توسّط خدا و «گورو»، کمک خواهند شد و گم نمی شوند. با اینهمه ضروری است که هر فرد شخصاً تلاش لازم را برای رهائی روح، از راههائی که توسّط خدا و «گورو»، به او نشان داده شده است بنماید.
هر کس خود را با چشم درونی دانش که با او داده شده می شناسد، نه با چشم دیگری. آیا خداوند نیازمند آینه ای است تا به او نشان داده شود که او خداست؟
▪ سؤال ۲۱ : آیا برای کسی که تشنة رهائی است، دانستن طبیعت اشکالاتش ضروری می باشد؟
ـ ج : درست مانند کسی که می خواهد کیسة زباله ای را به دور بیزد و دانستن محتوای زباله ضرورتی ندارد، بهمین نحونیز برای کسی که می خواهد خویشتن (خودبزرگ)، را بشناسد، دانستن تعداد یا طبیعت اشکالاتش ضروری نیست. فقط کافی است تا همة اشکالات را که موجب پوشاندن خودبزرگ می شوند، بنحوی که توضیح داده شده است به دور بریزیم.
دنیا را می بایستی مشابه رؤیائی در نظر گرفت.
▪ سؤال ۲۲ : آیا تفاوتی بین بیداری و رؤیا وجود ندارد؟
ـ ج : بیداری طولانی و رؤیا کوتاه است. غیر از این اختلافی بین آنها موجود نیست.
بهمان نحو که وقایع در زمان بیداری واقعی بنظر می رسند، وقایع رؤیا نیز در زمان رؤیا واقعی بنظر می رسند. در زمان رؤیا، ذهن بدن دیگری را بخود می گیرد. در دو حالت بیداری و رؤیا، افکار، اسامی و اشکال، بطور متناوب اتفّاق می افتند.
▪ سؤال ۲۳ : برای کسانی که تشنة رهائی هستند، آیا خواندن کتاب هائی در این زمینه مفید است؟
ـ ج : تمام کتاب هائی که در این زمینه هستند، می گویند که جهت رهائی باید فکر آرام شود. بنابراین خلاصة تعلیمات آنها این است که باید ذهن آرام شود. همینکه این واقعیّت درک شود، احتیاج به خواندن بی پایانی نیست.
برای آرام کردن ذهن، ضروری است تا فرد به بررسی در ردون خویش بپردازد و دریابد که «من بزرگ» چیست؟
چگونه می توان این را در کتاب تحقیق نمود؟
برای شناختن «خودبزرگ خویش»، ضروری است که فرد آن را با چشم دانائی و بصریت خویش بشناسد.
«خودبزرگ»، در درون ۵ لایه قرار دارد، ولی کتاب ها خارج از این ۵ لایه هستند. برای رهائی، ضروری است تا ۵ لایه دور انداخته شود.
بنابراین جستجوی خویش (خودبزرگ)، از طریق کتاب بی ثمر است.
در آخرین مراحل، زمانی فرا می رسد که فرد آنچه را که آموخته است، باید بفراموشی بسپارد.
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|