بررسی حیات در کهکشان
آیا در جای دیگری از کهکشان، حیات وجود دارد؟(قسمت اول از سه قسمت)
مقاله به نقل از about.com
ترجمه:خودم
جستجو برای یافتن زندگی در خارج از دنیایی که آنرا میشناسیم (منطومه شمسی) سال هاست که ذهن آدمی را به خور مشغول کرده است.
و حالا با کمک آخرین پیشرفت ها میتوانیم سیارات بیشمار دیگری را آنچنان سریع بیابیم و دسته بندی کنیم که قدرت ما را بیان این نکته افزایش داده : با اطمینان میتوانیم بگوییم که در کهکشان همچون زمین هایی میتوان یافت.
اخیرا ادعاهایی مبنی بر ردیابی برخی از این سیارت شده است، که بیشتر با بحث و جدل همراه بوده اند به دلایل بیشمار. چون بسیاری فکر میکنند که این ادعاها بی پایه و اساس هستند.
اما آیا چون تنها یک سیاره را یافته ایم که بنطر میرسد بتواند دارای حیات باشد، آیا لزوما بدین معنی است که درآنجا حیات هست؟ من اطمینان دارم در آینده ای نه چندان دور دست به چنین کشف بزرگی خواهیم زد اما جواب آن سوال"نه" است. به چند دلیل مختلف. لطفا تا آخر مقاله را بخوانید...
شک برانگیز ترین نکته در مورد بحث حیات در دنیاهای دیگر این است که خود حیات برای اولین بار چگونه ظاهر شد و به عبارت دقیق تر از کجا آمد؟ ما در اطراف خود همه گونه زندگی را مشاهئه میکنیم و معمولا وجود حیات را یک بخشش تلقی میکنیم (از جانب خدا)
یکی از دستاوردهای ما این است که توانایی "تولید" سلول را در آزمایشگاه ها داریم. مشکل این است که : حتی اگر ما سلولی را خلق کنیم، عملا ماده خالص درست نمیکنیم. بلکه ما در حال جابجایی و جانشانی چیزهایی هستیم که در اختیارمان قرار دارند. یعنی مواد را به یکدیگر تبدیل میکنیم و اگر آن سلول حیات دارد به خاطر این است که از موادی تولید شده که دارای حیات بوده اند.
من نه یک شیمیدانم، نه یک مهندس ژنتیک، نه جانور شناس و نه هیچ چیز دیگری مربوز به این زمینه. تخصص من در زمینه فیزیک نجومی است و شایسته من نیست که در این موارد اظهار نظر کنم. اما با برخی از متخصصین امر در این زمینه صحبت کرده ام و آنها نتایجی به من گفتند که برایم فابل فهم بود:
1-خلق کردن به این آسانی ها که دیگران فکر میکنند، نیست. واقعا برایم جالب است که چرا تعداد زیادی از مردم فکر میکنند که آدمیزاد قادر است از عدم، زندگی بیافریند. حتی اگر تمام مواد لازم را در بهترین شرایط کنار هم قرار دهیم باز هم نخواهیم توانست یک سلول زنده بیافرینیم. شاید روزی در آینده دور...اما الان به هیچ وجه.
2-ما واقعا از چگونگی ایجاد شدن اولین سلول ها بی اطلاعیم. با وجود نظرات مختلف در این باره، اما همانطور که گفته شد، نمیتوانیم آن فرآیند خلق سلول زنده را در یک آزمایشگاه تکرار کنیم. حتی در شرایط ایده آل. پس واقعا نمیدانیم زندگی از کجا و چگونه شروع شد.
پس از مبدا زندگانی و زیستن و چگونگی آغاز آن بی اطلاعیم. ادیان به ما میگویند که خداوند اولین زندگانی را آفرید، در حالی که گروه مقابل بر این عقیده اند که ایجاد زندگی باید سخت باشد. وقت کافی داشتن، انرژی گرمایی کافی داشتن، اختلاط مواد خالص در دریاها و اقیانوس ها و ... این نتیجه را میدهد که زندگی، تصادفا به وجود آمد.پس شما باید خیلی خوش شامس باشید و به زندگی امیدوار! چرا؟ چون از پس بیلیون ها سال، شما که در نوع خود پیچیده و بی نظیر هستید، بوجود آمده اید. اما گروه سومی هم هست که میگوید: زندگی از فضا به زمین آورده شد.
نقطه اشتراک تمام این نطرات این است که زندگی برای هر گروهی گرانبها جلوه کرده و همه در پی یافتن دلیلی برای آن هستند. در حالیکه هیچ یک زمینه علمی ندارند. خداوند و آنچه که خلق کرده (زندگی) از لحاظ علمی قابل اثبات نیست. و اصلا جای تعجب نیست که بیشتر دانشمندان به دسته سوم تعلق دارند. و بر سر این مسله صحبت میکنند که شاید به دلایلی منشا حیات را در فضا بتوان یافت.
__________________
|