
02-21-2011
|
 |
مدیر تالار کرمانشاه 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194
3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
يك...
دو....
سه....
چندين و چند
...هر چقدر مي شمارم خوابم نمي برد
من اين ستاره هاي خيالي را
كه از سقف اتاقم
تا بينهايت خاطرات تو جاري است
....
يادش بخير
وقتي بودي
نيازي به شمردن ستاره ها نبود
اصلا يادم نيست
ستاره اي بود يا نبود
هر چه بود شيرين بود
حتي بي خوابي بدون شمردن ستاره ها.
تورا سخت دوست داشتم ،
ولی درگاه محکومم کرد به جدایی .
می خواستم برای ازدست دادنت چند قطره اشک بریزم
اما تمام اشکانم را برای به دست آوردنت ریخته بودم .
من به خود می گفتم اگر تورا روزی با یک نفر ببینم
تمام شهرها را آتش خواهم زد اما امروزحتی کبریتی هم روشن نمی کنم
تا ببینم کجا هستی .
هنگامی که تو را دیدم کاخ آرزوهایم را درتو و وجود تو می دیدم ،
اما افسوس که چه زود ویران شد ....

|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|